مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران در گفتگویی بر ضرورت استفاده از مدیران کارآزموده تاکید کرد.
سیدحمید کلانتری مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران معتقد است؛ دستیابی به بهرهوری در سطوح مختلف مدیریتی کشور علاوه بر وحدت نظر در تعریف مفهوم آن، نیازمند مقدماتی از جمله اعتماد در سطوح مختلف اجتماعی و توجه به شایسته سالاری است. لذا توجه به انتصاب مدیران بر اساس شایستگی، یک اصل است که باید هرچه سریع تر به سوی آن بازگردیم و تلاش کنیم از تمام گرایشهای سیاسی، تخصصی، قومی و مذهبی؛ فردی را که دارای ویژگیهای مدیریتی برتر است، انتخاب کنیم. در ادامه گزارش گفتگوی «مدیران و رؤسا»را با مدیرعامل انجمن بهرهوری میخوانید:
بدیهی است هنگامی که در ارتباط با مفاهیم در جامعه وحدت نظر وجود داشته باشد، به شیوه اصولیتر میتوان این مفاهیم را در جامعه پیاده کرد. لذا برای دستیابی به مفهوم بهرهوری و پیادهسازی آن در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی باید در ابتدا به تعریفی واحد در ارتباط با این موضوع برسیم.
بهرهوری به معنای کارآیی و اثربخشی است
بهرهوری؛ ترکیبی از دو ویژگی اصلی است. یک موضوع به بحث ستانده و داده کالا و خدمات مرتبط است که آن را بیشتر به کارایی تعبیر میکنیم. بدین معنی که خروجی هر کالا و خدماتی نسبت به ورودی آن ارزش افزوده تولید کند زیرا تنها در این صورت است که میتوان از هزینهای که انجام میشود برداشت بیشتری داشت. به طور مثال اگر شما با دانشِ موجود از یک هکتار زمین 4 تن گندم برداشت میکنید با به کارگیری دانش، برداشت از این مقدار زمین را به ۵ تن افزایش دهید.
ویژگی دیگر بهرهوری به مفهوم اثربخشی اشاره دارد. بدین معنی که نتیجه مقصود را از هدف غایی که داریم به دست آوریم؛ بدین معنی که ممکن است برخی عملکردها از نظر کیفیت ساخت و پرداخت در سطح مطلوب باشد و حتی منجر به تولید درآمد شود اما نظام تولید به صورتی است که منجر به افزایش فاصله طبقاتی و ایجاد تورم میشود. در این صورت میتوان گفت چنین نظام تولیدی، متناسب با نیازهای جامعه و استانداردهای جهانی نبوده و اثربخش نیست. به همین دلیل است که در ارتباط با بهرهوری عنوان میشود کار خوب را به شیوه شایسته و خوب انجام دهید.
لازم به ذکر است که بهرهوری شامل تمام ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره میشود؛ به گونهای که شامل شخص، خانواده، مدرسه و انواع بنگاههای اقتصادی و اجتماعی در سراسر جامعه است. در چنین حالتی بهرهوری به این صورت تعریف میشود:” اداره امور کشور مبتنی بر عقلانیت، روشهای اصولی و استفاده بهینه از منابع” این تعریف از بهرهوری ایجاب میکند ثروتهای کشور بهویژه منابع تجدیدناپذیر را به شیوه درستی مدیریت کرده و ضمن مدیریت زمان، به رقبا در سطوح مختلف توجه داشته و عالمانه رفتار کنیم.
بر اساس چنین تعریفی از بهرهوری است که معتقدیم ما نباید در خصوص بهرهوری انرژی از میان ۱۸۰ کشور رتبه ۱۶۰ را داشته باشیم یا اینکه در ارتباط با بهرهوری آب نباید سفرههای آب زیرزمینی کشور هر سال با فرسودگی بیشتر مواجه شوند. از سوی دیگر در حوزه زیست محیطی نباید با بخشهای متنوع از انواع آلودگیها مواجه باشیم. همچنین در صورتی که بخواهیم از ابعاد اجتماعی به این موضوع نگاه کنیم بالا بودن آمار آسیبهای اجتماعی به معنای از دست دادن سرمایههای انسانی در جامعه است؛ بدین معنی که یک انسان مولد را به یک موجود بیکیفیت و بیخاصیت که مقدار زیادی هزینه برای اصلاح به بار میآورد، تبدیل میکنیم. بدیهی است که تمامی این موارد ناشی از سوء تدبیر و سوء مدیریت است که در آن برنامهریزی صحیح و بهرهوری مدنظر قرار نگرفته است.
بهرهوری با بخشنامه و بیانیه ایجاد نمیشود
بر همین اساس ما نیز متناسب با نقطه نظر ریاست محترم جمهوری در ارتباط با بهرهوری معتقدیم افزایش این امر مهم، با بخشنامه و بیانیه میسر نیست و قطعا نیاز به مقدماتی دارد، نیاز به فرهنگسازی دارد و همانند یک زمین که میخواهید آن را کشت کنید باید شرایط و مقدمات رویش گیاه را در آن فراهم کنید. لذا هنگامی که ما در سطوح اداری، فرهنگ همکاری، احترام و ارزش گذاری و ارزیابی کارکنان را بر اساس کیفیت توسعه ندهیم، افراد به این نتیجه میرسند که انجام کار باکیفیت و بیکیفیت هر دو دارای یک خروجی برای آنها است زیرا در هر صورت حقوق خود را دریافت میکنند.
طبیعتا دستیابی به چنین هدفی از طریق اطلاعرسانی به روز از طریق رسانه ملی و سایر تریبونها امکانپذیر است تا بتوان به مهارتهای مورد نیاز در این حوزه دست یافت.
اعتماد متقابل؛ پیشنیاز اصلی ایجاد بهرهوری
اما نباید از یاد برد که پیشنیاز تمامی این موارد اعتماد متقابل مردم به مردم، مردم به دولت و نیز دولت به مردم است؛ زیرا در صورتی که این تفاهم وجود داشته باشد مردم نسبت به طرحها و برنامههای دولت نگاه خوشبینانه دارند و همکاری خواهند داشت. در غیر این صورت مردم همواره تصور میکنند که دولت میخواهد از جیب آنها خرج کند و به مشکلات آنها دامن بزند. بر این اساس میتوان گفت دامنه و عمق بهرهوری بسیار گسترده است و از فرهنگسازی و مهارت آموزی آغاز میشود و به مرحله نظام حقوق و دستمزد، شایستهسالاری و تقسیم منافع بهرهوری در میان تمام ذینفعان ختم میشود. به طور مثال اگر یک کارخانه با رعایت اصول بهرهوری توانست درصد درآمد خود را افزایش دهد این افزایش درآمد باید شامل حال تمام افراد شاغل در آن کارخانه از کارگر تا هیئتمدیره باشد و صرفاً شامل مهرههای اصلی و هیئتمدیره کارخانه نشود. در این میان اگر بخواهیم ارتباطی بین شایستهسالاری و بهرهوری برقرار کنیم در قالب یک مثال این موضوع را مطرح میکنیم.
مدیریت بر اساس شایستگی یا بر اساس جناح سیاسی؟
هنگامی که اتومبیل شما خراب است قطعا آن را به مغازه یک نجار نمیبرید و در پی یافتن بهترین مکانیک در محدوده پیرامونی خود هستید. بر همین اساس میتوان گفت بسیاری تصور میکنند مدیریت یک امر غیرتخصصی است اما آیا تاکنون شما با این موضوع مواجه شدهاید که جامعه پزشکی اجازه دهد شخصی که با موضوعات بیمارستانی آشنایی ندارد به عنوان مدیر بیمارستان منصوب شود؟ این موضوع شامل تمام حوزههای مدیریت میشود. اما متاسفانه دیده میشود که گاه برای انتخاب مدیران کلان کشور تخصص و شایستگی کمتر نظر قرار میگیرد و بیشتر هم جهت و هم راستا بودن با نیازها و عقاید منصوب کنندگان مدنظر است؛ این در حالی است که هرچه یک مسئولیت سنگینتر باشد انتخاب مدیر برای آن مسئولیت با پیچیدگیهای بیشتری مواجه است.
خداوند را شاکریم که در حال حاضر قانونی با نام “ارزیابی مدیران” در حال ترویج است. بر این اساس انتصاب مدیر برای هر بخش توسط کانون ارزیابی بررسی میشود و شایستگی و لیاقت آن مدیر تحلیل و مورد ارزیابی قرار میگیرد. لذا در چنین شرایطی است که میپذیریم مدیریت یک تخصص است که حاصل تجربیات و ویژگیهای شخصیتی و استعدادهای افراد است و باید با تبیین شرایط احراز، فرد متناسب با آن حوزه مدیریتی انتخاب شود.
اگر بخواهیم نگاهی به تمام ادوار داشته باشیم، میبینیم که برخی از دولتها به این موضوع اهمیت بیشتری دادهاند و نتایج مطلوبتری نیز بدست آوردهاند اما متاسفانه برخی از دولتها اهمیت کمتری برای این امر مهم قائل بوده و برای انتخاب مدیران صرفاً از زاویه جناحی و سیاسی نگاه کردهاند. این در حالی است که در بسیاری از مسئولیتهای اجرایی کشور که جنبه مهندسی و تخصصی دارد نباید وارد جرگه سیاسی شد. طبیعی است که از یک مسئول تدارکات دارا بودن اطلاعات تخصصی در حوزه خرید، بهرهوری و صرفهجویی اقتصادی برای تهیه ملزومات و پاکدستی انتظار میرود، برای انتخاب یک فرماندار یا معاون سیاسی نیز هم راستا و هم جهت بودن با سیاستهای حاضر مد نظر است. اما این هم جهت بودن نیز به معنای آن نیست که تخصص های لازم برای آن پست سیاسی مد نظر و مورد ارزیابی قرار نگیرد؛ بلکه باید از میان افراد هم جهت آن شخص که تخصص و تجربه حضور در آن پست سیاسی را دارد، انتخاب شود.
لذا مقوله توجه به ارزیابی مدیران و انتصاب مدیران بر اساس شایستگی، یک اصل است که ما باید هرچه سریعتر به آن بازگردیم و تلاش کنیم از تمام گرایشهای سیاسی، تخصصی، قومی و مذهبی فردی را که دارای ویژگی های مدیریتی برتر است، انتخاب کنیم.
مدیران با سعه صدر دایره انتخاب خود را گسترش دهند
در حال حاضر کشور ما با مشکلات پیچیدهای مواجه است و برای حل چنین مشکلاتی بدیهی است که باید دست به انتخاب افراد توانمند زد. به همین دلیل مدیران ارشد باید سعه صدر داشته باشند تا دامنه انتخاب آنها محدود به افراد خاصی نشود و از همه دانشها و تخصصها بهرهگیری کنند.
با توجه به مطالب عنوان شده میتوان گفت ما به نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور منتقد هستیم. طبیعی است که توانایی یک دانش آموز نباید محدود به گذراندن آزمون کنکور شود. بر همین اساس یک دانشجو پس از فارغالتحصیلی نباید تنها به محفوظات خود تکیه کند، بلکه آموزشها باید به صورت کاربردی در حوزههای مختلف تخصصی، ارتباطات اجتماعی، انجام شیوه درست انجام امور به صورت گروهی و تیمی باشد تا فارغالتحصیلان بتوانند در بخشهای مختلف مدیریت دولتی و خصوصی توانایی حل مشکلات را داشته باشند.
بها ندادن به بهرهوری هزینههای بسیار سنگینی را در پی دارد
با توجه به تعریفی که از بهرهوری ارائه دادیم میتوان گفت بها ندادن به این موضوع میتواند هزینههای بسیاری برای کشور داشته باشد؛ زیرا یک کشور هنگامی کارآمد بوده و قادر به افزایش تولید ناخالص ملی است و نیز هنگامی در رقابت با رقبا در عرصههای مختلف موفق عمل میکند که به بهرهوری عمل کند. قطعاً عدم توجه به این موارد به معنای هدر رفت و حیف و میل منابع است، زمینه فساد را فراهم کرده و لیست بلند بالایی از خسارتها را برای کشور ایجاد میکند که شامل تورم، افزایش هزینههای تولید، بیکاری، مهاجرت روستاییان به شهر و گسترش حاشیهنشینی و مهاجرت نخبگان و افراد بااستعداد کشور است. ارزیابی این دست موارد ما را به این نتیجه میرساند که چنین شیوه مدیریتی هزینههای سنگین را به کشور تحمیل میکند. ما به عنوان یک انجمن در ارتباط با بهرهوری بیانیه میدهیم اما در بیانیه خود دقیقاً همین موضوعات را تذکر میدهیم زیرا اگر زمینه انجام امور فراهم باشد قطعاً این تذکرها موثر است.
مدیران در برابر خدا و جامعه مسئولند
مدیر باید بداند هنگامی که مسئولیتی را عهدهدار می شود در برابر خدا و جامعه به ویژه افراد محروم و فقیر مسئولیت دارد زیرا مردم امیدشان به ما است و ما به عنوان مدیر حق نداریم آزمون و خطا کرده و راهی که دیگران رفتهاند و به نتیجه نرسیدهاند را دوباره تکرار کنیم.
در کشور ما دورههای موفقی در پیشبرد برنامه توسعه کشور همانند برنامه سوم توسعه وجود داشته که توانستهایم یک سوم تولید ناخالص ملی را از بهرهوری محقق کنیم. این دقیقاً همان چیزی است که اهداف برنامه چهارم و پنجم توسعه بوده اما به آن دست نیافتهایم. این بیانگر آن است که ما میتوانیم در بخشی از برنامههای توسعه به رشد ۵۹ درصدی دست یابیم که ۱.۹ آن از بهرهوری حاصل میشود.
سطح مدیران؛ پرهزینه ترین سطح بهرهوری است
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که پرهزینهترین سطح بهرهوری در کشور سطح مدیران در کشور است؛ زیرا هرچه دایره گستردهتر شود، هزینهها افزایش یافته و در صورت سیاست گذاری اشتباه کیفیت امور کاهش مییابد. این امر طبیعتا منجر به نارضایتی عمومی میشود. لذا هرچه دایره مسئولیت و مدیریت گستردهتر شود خطاهای استراتژیک، خطاهای پرهزینهتری خواهد بود.
اگر بخواهیم مدیران منابع محور ما به مدیران بهرهور تبدیل شوند باید مدیران درست را در جای خود قرار دهیم. یکی از ویژگیهای مدیر مناسب و شایسته آن است که تفکر بهرهور داشته باشد و نسبت به محیطی که در حال مدیریت آن است نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها را به خوبی بشناسد تا بتواند برای هر یک از این موارد راهکار ارائه کند. راهکارهایی که قابلیت اجرا داشته باشد و کارشناسان امر بر اثربخشی آنها مهر تایید بزنند نه راهکارهای خیالی و شعاری.
اما بخش مهمی از مدیریت موفق و بهرهور به توانمندی در برقراری ارتباطات انسانی مرتبط است.تجربه نشان داده است مدیرانی که توانستهاند ارتباط صمیمی اما منطقی و اثربخش با کارمندان و همکاران خود داشته باشند، میزان بهرهوری را افزایش دادهاند زیرا نشاط و انگیزه جمعی برای انجام امور افزایش می یابد.
“بهرهوری” مدیریت یا “بهرهبرداری” از مدیریت؟
حضرت علی علیه السلام عنوان میکند مسئولیت برای برخی از مدیران همانند طعمه است. طبیعی است اگر ما چنین دیدگاهی نسبت به مدیریت داشته باشیم به جای “بهرهوری” از مدیریت “بهرهبرداری” میکنیم و در پی تامین منافع شخصی، تخلف و سوء استفاده هستیم.
این در حالی است که باید به مسئولیت به عنوان ارائه فرصت از سوی جامعه نگاه کرد که بخشی از مشکلات کشور را برطرف میکند. در واقع یک فرصت از سوی پروردگار است که به مدیر اجازه میدهد به حل مشکلات مردم بپردازد.
این موضوع دقیقا به دو دیدگاه متفاوت اشاره میکند. برخی به مدیریت به عنوان ابزاری برای رشد شخصی نگاه میکنند و برخی معتقدند مسئولیت فرصتی برای خدمت بیشتر است. باید بدانیم مدیر نیاز ندارد درپی بسیاری از ارزشها و امتیازات بدود بلکه سرمایه و اعتبار اجتماعی این شخص با انجام عملکرد درست خود به خود افزایش مییابد.
در پایان باید تاکید کنم که زیاد کار کردن به معنای بهرهوری نیست باید با عاقلانه، عالمانه و مسئولانه کارکردن، بهرهوری را ایجاد کنیم.
انسان پس از ساعتهای کاری طولانی کشش ذهنی و جسمی مناسب را برای انجام مسئولیت های خود ندارد، ممکن است تصمیمهای نادرست بگیرد. این درحالی است که تصمیم باید در بهترین شرایط و ساعات روز با آرامش و مطالعه اتخاذ شود در غیر این صورت ممکن است شخص از مسیر اصلی دور شود و هزینهها و ضربههای اجتماعی و اقتصادی ایجاد کند.
لینک در سایت مدیران و روسا با عنوان بهره وری در مدیریت یا بهره برداری از مدیریت
لینکهای مرتبط:
زیست بوم بهره وری نقطه اتکای کشور باشد