رشد اقتصادی و ارتقای بهرهوری نیروی کار از اهداف اساسی کشورها، بهویژه کشورهای در حال توسعه همانند ایران، برای کاهش فاصله با اقتصادهای پیشرفته و دستیابی به توسعه پایدار است. با این حال، این کشورها غالبا با چالشهایی نظیر کندی در همگرایی بهرهوری نسبت به کشورهای توسعهیافته مواجه هستند.
در دهههای اخیر به دلیل وابستگی شدید به نفتخام و کمبود تعاملات بینالمللی، فرصتهای بزرگی را برای رشد و توسعه از دست داده است. درحالیکه جهان امروز با سرعتی بیسابقه از طریق تعاملات تجاری و فناوریهای پیشرفته، بهرهوری اقتصادی خود را ارتقا میدهد، ایران همچنان درگیر موانعی است که بهرهوری صنایع داخلی را محدود کرده است؛ چالشهایی که طی یک ماه گذشته سیاستگذاران ایرانی به صراحت اعلام کردهاند.
عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد چندی پیش اعلام کرد که افزایش درآمد ارزی از فروش نفت در وضعیت کنونی محدود است و رشد اقتصادی پایدار به این منبع متکی نخواهد بود. او با اشاره به کاهش رشد اقتصادی به حدود ۲ تا ۳ درصد، تاکید کرد که نمیتوان تنها به انتظار افزایش درآمد نفتی برای بهبود رشد اقتصادی تکیه کرد.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس نیز با اشاره به ناترازی 250میلیون مترمکعبی گاز در زمستان 1402 که منجربه تعطیلی صنایع و افت فشار گاز شد، تاکید کرد که این وضعیت خسارات داخلی و بینالمللی بههمراه داشته است. وی با یادآوری اینکه در گذشته ایران از صادرات نفت به عنوان اهرم فشار استفاده میکرد، اظهار داشت که اکنون این ابزار دیگر کارایی ندارد، حتی اگر تحریمها لغو شوند. قالیباف خواستار توجه جدی به این مساله در سیاستگذاریهای کشور شد و تاکید کرد که مجلس و دولتها مسوولیت حل این چالش را بر عهده دارند.
درحالیکه میانگین رشد اقتصاد ایران طی یک دهه گذشته تقریبا صفر بوده و نفت اهمیت خود را در اقتصاد کشور از دست دادهاست، مفهومی به نام «سرریزهای بهرهوری» میتواند راه نجاتی برای اقتصاد ایران باشد. سرریز بهرهوری زمانی رخ میدهد که صنایع داخلی از طریق تعامل با صنایع پیشرفتهتر، بخشی از دانش، فناوری و مهارتهای جهانی را جذب کرده و بهرهوری خود را افزایش دهند.
کشورهایی مانند چین، هند و ویتنام نشان دادهاند که چگونه با پیوستن به زنجیرههای تامین جهانی و همکاری با شرکتهای چندملیتی، شکاف بهرهوری خود را کاهش داده و اقتصادشان را به رشد پایدارتری برسانند. این کشورها از طریق صادرات محصولات پیچیدهتر، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و آموزش نیروی کار خود، تحولاتی چشمگیر را در صنایع داخلی ایجاد کردهاند.
در ایران، عواملی مانند خامفروشی منابع طبیعی، تحریمهای بینالمللی و نبود سیاستهای حمایتی قوی، از تحقق این فرصتها جلوگیری کرده است. صنایعی مانند پتروشیمی، فناوری اطلاعات و انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند نقش کلیدی در تغییر این مسیر داشته باشند. این صنایع به دلیل پیچیدگی و نیاز به فناوریهای پیشرفته، ظرفیت بالایی برای جذب سرریزهای بهرهوری دارند و میتوانند اقتصاد ایران را به یکی از بازیگران مهم در زنجیرههای جهانی تبدیل کنند.
برای ایران تعامل با جهان دیگر یک انتخاب نیست بلکه ضرورتی است که میتواند مسیر توسعه را هموار کند. با گسترش ارتباطات بینالمللی، جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد زیرساختهای مناسب، اقتصاد ایران میتواند از رکود خارج شده و به سطحی از پویایی و رقابتپذیری دست یابد که سالها از آن دور بوده است. این تغییر نهتنها امکانپذیر است، بلکه تجربه کشورهای موفق در این مسیر نشان میدهد که راهی مطمئن برای آیندهای روشنتر است.
درحالیکه میانگین رشد اقتصاد ایران طی یک دهه گذشته تقریبا صفر بوده و نفت اهمیت خود را در اقتصاد کشور از دست دادهاست، مفهومی به نام «سرریزهای بهرهوری» میتواند راه نجاتی برای اقتصاد ایران باشد. سرریز بهرهوری زمانی رخ میدهد که صنایع داخلی از طریق تعامل با صنایع پیشرفتهتر، بخشی از دانش، فناوری و مهارتهای جهانی را جذب کرده و بهرهوری خود را افزایش دهند.
سرریز رشد اقتصادی
رشد اقتصادی و ارتقای بهرهوری نیروی کار از اهداف اساسی کشورها، بهویژه کشورهای در حال توسعه همانند ایران، برای کاهش فاصله با اقتصادهای پیشرفته و دستیابی به توسعه پایدار است. با این حال، این کشورها غالبا با چالشهایی نظیر کندی در همگرایی بهرهوری نسبت به کشورهای توسعهیافته مواجه هستند.
همگرایی بهرهوری به این معنا است که کشورها یا صنایع با بهرهوری پایین با گذشت زمان، به سطح بهرهوری کشورهای توسعهیافته یا صنایع پیشرفتهتر نزدیک شوند.
یکی از عوامل کلیدی که میتواند بر این روند تاثیرگذار باشد، «سرریز بهرهوری بینصنعتی» (Inter-industry Productivity Spillovers)است. تصور کنید یک کارخانه کوچک در حال تولید لوازم الکترونیکی است. اگر این کارخانه بتواند از دانش و فناوری یک شرکت بزرگتر که قطعات پیشرفتهتری تولید میکند بهرهمند شود، تولیدات آن بهبود پیدا میکند و کارآمدتر میشود. این همان چیزی است که به آن سرریز بهرهوری بینصنعتی میگویند.
در واقع، وقتی یک صنعت از فناوری، دانش یا روشهای تولیدی صنعتی دیگر بهره میگیرد و پیشرفت میکند، این سرریز رخ میدهد. این فرآیند اغلب از طریق تعاملات تجاری مثل واردات، صادرات یا همکاری با شرکتهای خارجی اتفاق میافتد. نتیجه آنهم رشد بهرهوری در صنایع داخلی و افزایش رقابتپذیری در بازارهای جهانی است.
ایده سرریز بهرهوری به زبان ساده این است که وقتی یک صنعت یا کشور با صنایع پیشرفتهتر و فناوریهای مدرن تعامل میکند، مثل وقتی که از طریق تجارت، سرمایهگذاری یا همکاریهای بینالمللی با آنها در ارتباط است، میتواند بخشی از دانش، مهارت و فناوری آنها را جذب کند.
این فرآیند باعث میشود صنعت یا کشور کمتر توسعهیافته بهرهوری خود را افزایش دهد و به سطح بالاتری از کارایی و تولید برسد. به عبارتی، سرریز بهرهوری مثل یادگرفتن از همسایهای است که بهتر و سریعتر کارها را انجام میدهد و این یادگیری به رشد و پیشرفت کمک میکند.
کدام صنایع به توسعه اقتصادی کمک میکنند؟
همانگونه که اشاره شد یکی از کانالهای اصلی که از طریق آن سرریزهای بهرهوری میتواند شکل بگیرد، تعاملات تجاری بینصنعتی است. در جریان این تعاملات، صنایع کشورهای درحالتوسعه که در زنجیره تامین جهانی قرار دارند، میتوانند از فناوریها، دانش و نوآوریهای تولیدی صنایع پیشرفتهتر در کشورهای توسعهیافته بهرهمند شوند. این تعاملات میتوانند منجربه رشد بهرهوری در کشورهای در حال توسعه شوند؛ پدیدهای که بهعنوان «رشد جبرانی» (Catch-Up Growth) شناخته میشود.
با این وجود، این سرریزها در همه صنایع به یک اندازه رخ نمیدهند و شدت آنها به عواملی نظیر سطح مهارت مورد نیاز در صنایع، پیچیدگی صادرات و نوع تعاملات تجاری وابسته است. در کشورهای در حال توسعه، صنایع مختلف دارای درجات متفاوتی از تخصص و پیچیدگی هستند. برخی از این صنایع بهدلیل تمرکز بر صادرات به بازارهای پیشرفتهتر و بهرهمندی از سرریزهای بهرهوری، رشد سریعتری را تجربه میکنند.
اما صنایع دیگر که از تعاملات جهانی کمتر بهرهمند هستند، ممکن است با بهرهوری پایینتری مواجه شوند. این تفاوتها میتوانند روند کلی همگرایی بهرهوری نیروی کار را کند کنند و در نهایت باعث ایجاد شکاف بیشتر در توسعه اقتصادی شوند. اینکه کدام صنایع بیشترین تعامل و سرریز بهرهوری را تجربه میکنند، به چند عامل بستگی دارد.
به طور خاص صنایعی مدنظر هستند که به تعاملات تجاری بینالمللی وابستهاند و از سرریزهای بهرهوری ناشی از تخصص و پیشرفتهای فناورانه سایر صنایع بهرهمند میشوند. این صنایع معمولا ویژگیهای زیر را دارند:
1- صنایع با نیاز به مهارت بالا: صنایعی که نیروی کار متخصص و با مهارت بالا نیاز دارند و به فناوریهای پیشرفته یا دانش فنی وابستهاند. این صنایع بهدلیل پیچیدگی فرآیند تولید و تعامل بیشتر با صنایع پیشرفتهتر در کشورهای توسعهیافته، سرریزهای بهرهوری بیشتری را تجربه میکنند.
2- صنایع صادراتمحور: صنایعی که بخش عمدهای از تولیدات خود را به بازارهای بینالمللی صادر میکنند و در نتیجه در زنجیرههای تامین جهانی حضور دارند. این صنایع شامل بخشهایی مانند الکترونیک، خودروسازی، داروسازی و تولید تجهیزات صنعتی پیشرفته میشوند.
3- صنایع وابسته به فناوری: صنایعی که به فناوریهای نوین وابستهاند، مانند فناوری اطلاعات، ارتباطات و تولید ماشینآلات دقیق. این صنایع بهدلیل تعاملات فناورانه بیشتر، ظرفیت بالاتری برای جذب سرریزهای بهرهوری دارند.
4- صنایع میانی و تامینکننده: صنایعی که بهعنوان تامینکنندگان مواد اولیه یا قطعات برای سایر صنایع عمل میکنند. این صنایع، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از سرریزهای بهرهوری ناشی از همکاری با تولیدکنندگان پیشرفتهتر در کشورهای توسعهیافته بهرهمند میشوند.
5- صنایع با پیچیدگی صادراتی بالا: صنایعی که محصولات آنها پیچیدگی بالایی دارند و به بازارهای پیشرفته صادر میشوند. این صنایع اغلب در مقایسه با صنایعی که محصولات اولیه یا کمپیچیدگی تولید میکنند، از سرریزهای بهرهوری بیشتری بهره میبرند.
تجربه موفق کشورها از سرریز بهرهوری
صنایع با نیاز به مهارت بالا در کشورهای در حال توسعه نمونهای برجسته از بخشهایی هستند که از سرریزهای بهرهوری بینالمللی بهرهمند شدهاند. در کشورهایی مانند چین، هند و برزیل، صنایعی مانند فناوری اطلاعات، داروسازی و تجهیزات الکترونیکی به دلیل تعامل مداوم با بازارهای جهانی و زنجیرههای تامین بینالمللی، رشد چشمگیری در بهرهوری داشتهاند.
این صنایع به طور خاص از طریق انتقال فناوری از شرکای تجاری خارجی، بهبود مهارت نیروی کار محلی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی توانستهاند شکاف بهرهوری خود را با صنایع پیشرفته کاهش دهند. برای مثال، شرکتهای فناوری اطلاعات در هند با ارائه خدمات به شرکتهای بزرگ جهانی، فناوریهای نوین را جذب کرده و تولیدات خود را بهبود بخشیدهاند.
در چین، تعامل با تولیدکنندگان تجهیزات الکترونیکی پیشرفته باعث شد که این کشور به یکی از قطبهای اصلی تولید مدارهای الکترونیکی تبدیل شود. همچنین در برزیل، همکاری با شرکتهای چندملیتی در حوزه داروسازی و تحقیق و توسعه، موجب شد که این کشور به یکی از مراکز مهم تولید دارو در آمریکای لاتین تبدیل شود.
کشورهایی مانند ویتنام و بنگلادش نمونههای بارزی از رشد جبرانی بهرهوری در صنایع صادراتمحور هستند. در این کشورها، صنایعی مانند پوشاک و منسوجات که بخشی از زنجیرههای تامین بینالمللی هستند، توانستهاند از سرریزهای بهرهوری ناشی از تعامل با تولیدکنندگان پیشرفته در کشورهای توسعهیافته بهرهمند شوند.
برای مثال، ورود ویتنام به زنجیرههای تامین جهانی پوشاک باعث شد که تکنیکهای پیشرفته تولید و مدیریت کیفیت وارد این صنعت شود و بهرهوری آن به شکل قابلتوجهی افزایش یابد. به همین ترتیب، بنگلادش نیز با همکاری با برندهای جهانی توانست استانداردهای کیفیت و بهرهوری را در کارخانههای محلی خود ارتقا دهد. این تجربیات نشان میدهد که تعامل با بازارهای بینالمللی و استفاده از دانش و فناوریهای پیشرفته میتواند تحول بزرگی در صنایع صادراتمحور کشورهای کمبهرهوری ایجاد کند.
در کشورهای آفریقایی مانند اتیوپی، صنایعی که محصولات پیچیدهتر و با ارزشافزوده بیشتری صادر میکنند، بهرهوری بیشتری نسبت به صنایعی که صرفا مواد خام صادر میکنند، نشان دادهاند. برای مثال، در بخش کشاورزی پیشرفته این کشورها، محصولاتی نظیر قهوه و گلهای صادراتی نهتنها توانستهاند جایگاه ویژهای در بازارهای جهانی پیدا کنند، بلکه با استفاده از فناوریهای مدرن آبیاری، بستهبندی و حملونقل که از کشورهای توسعهیافته وارد شدهاند، بهرهوری تولید خود را به شکل چشمگیری افزایش دادهاند.
کشورهایی مانند لهستان و مجارستان که در دهههای اخیر به اتحادیه اروپا پیوستهاند، نمونههای موفق دیگری از رشد جبرانی بهرهوری بهشمار میروند. صنایع خودروسازی و تولید قطعات در این کشورها با تعامل نزدیک با شرکتهای چندملیتی نظیر فولکسواگن و تویوتا توانستهاند سطح بهرهوری خود را بهشکل قابلتوجهی ارتقا دهند.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی و انتقال دانش فنی از این شرکتها به صنایع داخلی، بهعنوان عوامل کلیدی در این پیشرفت نقش داشته و امکان دسترسی این کشورها به فناوریهای پیشرفته و استانداردهای تولید جهانی را فراهم کرده است.
شرایط لازم برای جذب فناوری
برای بهرهگیری موثر از سرریزهای بهرهوری که از تعاملات تجاری و فناوری بینالمللی ناشی میشود، کشورها و صنایع باید مجموعهای از شرایط و الزامات را فراهم کنند. در وهله اول، ایجاد زیرساختهای اقتصادی و فناوری از اهمیت بالایی برخوردار است.
دسترسی به فناوریهای پیشرفته، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، شبکههای ارتباطی و حملونقل کارآمد و همچنین تنوعبخشی به صنایع و کاهش وابستگی به صادرات مواد خام، زمینه را برای جذب این سرریزها فراهم میکند. جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز کانالی موثر برای انتقال فناوری و دانش به صنایع داخلی محسوب میشود.
در کنار اینها، ساختار نهادی و سیاستگذاریهای مناسب نقشی کلیدی ایفا میکنند. سیاستهای تجاری باز و کاهش محدودیتها، فضای رقابتی را تقویت کرده و تعاملات جهانی را تسهیل میکند. از سوی دیگر، حمایت دولت از تحقیق و توسعه و ایجاد نهادهای حمایتی برای تسهیل ارتباط میان صنایع داخلی و شرکتهای چندملیتی، به بهرهبرداری بهتر از فناوریهای پیشرفته کمک میکند.
کیفیت سرمایه انسانی نیز از دیگر الزامات حیاتی است. آموزش نیروی کار و ارتقای مهارتهای تخصصی آنها باعث میشود که فناوریهای جدید بهطور موثرتری به کار گرفته شوند. همچنین آشنایی نیروی کار با زبانهای بینالمللی و انعطافپذیری در تطبیق با فناوریهای نوین، بهرهوری را افزایش میدهد.
تعامل با زنجیرههای تامین جهانی از دیگر عوامل موثر است. صنایعی که در زنجیرههای تامین بینالمللی مشارکت دارند، فرصت بیشتری برای تعامل با شرکتهای پیشرفتهتر و بهرهمندی از سرریزهای بهرهوری دارند. همکاری با شرکتهای چندملیتی در زمینه تولید مشترک یا انتقال فناوری نیز زمینهساز رشد بهرهوری است.
در نهایت، ثبات اقتصادی و سیاسی شرط لازم برای جذب و بهرهبرداری از این سرریزهاست. نوسانات اقتصادی یا بیثباتی سیاسی، توانایی کشورها در جذب سرمایهگذاری خارجی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، حمایت از نوآوریهای پایدار و سرمایهگذاری در صنایع سبز و فناوریهای تجدیدپذیر، تضمینی برای بهرهوری بلندمدت خواهد بود.
بدون فراهمکردن این شرایط، سرریزهای بهرهوری ممکن است در سطحی محدود باقی بمانند و تاثیر چشمگیری بر رشد اقتصادی نداشته باشند.
وقت تغییر؛ اقتصاد ایران در مسیر سقوط یا صعود؟
اقتصاد ایران سالهاست که زیر سایه سنگین وابستگی به نفت خام به سر میبرد، اما این وابستگی نهتنها بهرهوری را افزایش نداده، بلکه فرصتهای توسعه دیگر بخشهای اقتصادی را نیز محدود کرده است. نفت خام، با وجود ارزشی که در بازارهای جهانی دارد، به دلیل ماهیت کمپیچیدگی خود نمیتواند بستر مناسبی برای سرریزهای بهرهوری باشد.
این در حالی است که تجربه کشورهایی مانند عربستان سعودی نشان میدهد سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی نفت، مانند پتروشیمی و پالایشگاهها، چگونه میتواند بهرهوری را افزایش داده و اقتصاد را از وابستگی صرف به صادرات خام نجات دهد.
با این حال، مسیری که اقتصاد ایران به آن نیاز دارد، فراتر از توسعه صنایع نفتی است. جهان امروز بر پایه تعاملات بینالمللی بنا شده است و پژوهشهای اقتصادی تاکید دارند که تعامل با زنجیرههای تامین جهانی و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای بهرهوری است.
کشورهایی که در صنایع پیشرفته، از خودروسازی گرفته تا فناوری اطلاعات، به شبکههای جهانی متصل شدهاند، از انتقال فناوری، دانش فنی، و استانداردهای تولید جهانی بهرهمند شدهاند. برای ایران، رفع موانع تعاملات بینالمللی و تسهیل همکاری با شرکتهای چندملیتی میتواند فرصتهای بینظیری برای رشد اقتصادی ایجاد کند.
ورود سرمایهگذاران خارجی نهتنها باعث توسعه زیرساختها میشود، بلکه دانش و فناوری مورد نیاز برای ارتقای بهرهوری را نیز به همراه دارد. سرمایه انسانی نیز یکی از حلقههای مفقوده در بهرهگیری از سرریزهای بهرهوری است. ایران با داشتن نیروی انسانی توانمند و نخبگان علمی، پتانسیل بالایی برای پیشرفت دارد اما فرار مغزها و کمبود برنامههای آموزشی و مهارتی کاربردی، این پتانسیل را تا حد زیادی بلااستفاده گذاشته است.
ایجاد برنامههای مهارتی مرتبط با صنایع پیشرفته و تشویق نخبگان به ماندن، میتواند بخش مهمی از شکاف بهرهوری را جبران کند اما همه اینها به بستری نیاز دارد که از ثبات اقتصادی و شفافیت برخوردار باشد. نوسانات ارزی، تورم مزمن و نبود سیاستهای اقتصادی پایدار، فضای ناامنی را برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی ایجاد کرده است.
ایجاد ثبات اقتصادی و اعتمادسازی در سیاستگذاری، شرط اصلی برای باز کردن درهای اقتصاد ایران به سمت تعاملات جهانی است. تعامل با جهان نه یک گزینه، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای آینده اقتصاد ایران است. همانطورکه تجربه دیگر کشورها نشان داده است، تنها با پیوستن به زنجیرههای جهانی تولید و تجارت است که میتوان بهرهوری را ارتقا داد، صنایع داخلی را تقویت کرد و پایههای رشد پایدار را بنا نهاد.
ایران باید گامهای بزرگی بردارد؛ از رفع موانع تعاملات بینالمللی گرفته تا تنوعبخشی به اقتصاد و تقویت نیروی کار ماهر. این مسیر، هرچند چالشبرانگیز اما تنها راه برای خروج از وابستگی به نفت و دستیابی به اقتصادی پویا و پیشرو است.
منابع:
جهان صنعت، اقتصاد ایران