نشست تخصصی «بهرهوری در آموزش و پرورش؛ چالشها و راهکارها»با حضور رئیس سازمان ملی بهرهوری ایران، مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران، مشاور وزیر آموزش و پرورش در تحقق عدالت آموزشی، سرپرست دبیرخانه هیئت موسس دانشگاه آزاد، مشاور و عضو هیئت مدیره انجمن بهرهوری ایران، استاد دانشگاه و تنی چند از کارشناسان این حوزه روز یکشنبه، 4 خرداد برگزار شد.
محمدصالح اولیاء، رئیس سازمان ملی بهرهوری ایران در این نشست با اشاره به مأموریت سنجش خدمات دستگاههای اجرایی در برنامه هفتم توسعه که بر عهده این سازمان گذاشته شده است، اظهار داشت: با توجه به جایگاه راهبردی آموزش و پرورش و سهم قابل توجه آن در بودجه کشور، این وزارتخانه به طور طبیعی در اولویت ارزیابی عملکرد قرار میگیرد. اما ماهیت پیچیده، کیفی و چندبعدی فعالیتهای آموزشی، طراحی شاخصهای دقیق و جامع برای سنجش بهرهوری مدارس را به چالشی اساسی تبدیل کرده است.
سید حمید کلانتری، مدیرعامل انجمن بهرهوری ایران با بیان اینکه سنگ بنای توسعه انسانی در آموزش و پرورش گذاشته میشود، اظهار کرد: آموزش و پرورش در مأموریت خود (سند تحول بنیادین) موفق نبوده است.
وی با طرح این سوال که «مهمترین مشکل آموزش و پرورش چیست؟» بیان کرد: در این وزارتخانه پارادوکس عدالت آموزشی و مشارکت مردم وجود دارد.
در ادامه علی زرافشان، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تحقق عدالت آموزشی، اظهار کرد: سنجش بهرهوری در نظام آموزش و پرورش تنها با ارزیابی دروندادها (مانند دانشآموزان و معلمان)، فرایندهای آموزشی (آنچه در مدرسه میگذرد) و بروندادهای آکادمیک (مانند نتایج آزمونهای تیمز و پرلز) کافی نیست.
وی با بیان اینکه مفهوم بهرهوری خیلی در آموزش و پرورش رایج نبوده است، مرور ادبیات بهرهوری در دنیا نشان میدهد، در خصوص بهرهوری مدارس ابهام وجود دارد و این ابهام هم به ماهیت آموزش و پرورش برمیگردد و برخی کشورها بهصورت حداقلی به این موضوع ورود کردهاند.
همچنین مهدی نوید، سرپرست دبیرخانه هیئت موسس دانشگاه آزاد عنوان کرد: به نظر میرسد، کارکردهای گذشته آموزش و پرورش باید کنار گذاشته شوند، چراکه یادگیری غیر از مدرسه هم قابل آموزش است.
وی با بیان اینکه اصلیترین سرمایه آموزش و پرورش عمر دانشآموزان است و باید به بهرهوری آن توجه کرد، گفت: آموزش و پرورش از مهمترین موضوعات کشور است، اما برخی از سیاستگذاران به این امر باور ندارند.
نوید ادامه داد: حکمرانی کشور نقش آموزش و پرورش را در توسعه کشور «کوچکانگاری» کرده است و این موضوع پاشنه آشیل این وزارتخانه است و ضروری است مشکلات و چالشهای آن را در اینجا جستوجو کنیم.
در ادامه زهرا گویا، استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز با اشاره به یکی از چالشهای اساسی نظام آموزشی کشور، تأکید کرد: بحران مطالعات تطبیقی در آموزش و پرورش، حتی از سم نیز مهلکتر است؛ چراکه مقایسههای سطحی و بدون در نظر گرفتن شرایط بومی، مانند مقایسه نظام آموزشی ایران با کشورهایی مثل فنلاند، میتواند گمراهکننده باشد.
وی بیان کرد: نوع ارزشیابی در آموزش و پرورش سالهاست که تاریخ مصرفشان تمام شده است، بنابراین باید نوع نگاه به ارزشیابی دانشآموزان تغییر کند.
گویا غلبه کارمند بر کارشناس را از دیگر بحرانهای این وزارتخانه دانست و گفت: در آموزش و پرورش سطح انتزاع و واقعیت بسیار زیاد است.
حمیدرضا نایبی، مشاور و عضو هیئتمدیره انجمن بهرهوری ایران هم با اشاره به لایهبندی چالشهای نظام آموزشی گفت: مسائل آموزش و پرورش در دو سطح قابل بررسی است: سطح خُرد (مدرسه) و سطح کلان (وزارتخانه و نظام حکمرانی). حل هر مسئله باید در حیطه اختیارات و توانمندیهای صاحبان آن سطح صورت گیرد. باید دید مسئله این وزراتخانه در چه مرحلهای از پیشرفتگی است.
همچنین عباس ذوقیپور، موسس مدارس هوشمند تصریح کرد: پیچیدهترین نوع سازمان، آموزش و پرورش است و هر اقدامی در جهت بهرهوری در آموزش و پرورش نیاز به تئوری و نظریه مدیریت دارد.
وی با بیان اینکه آنچه آموزش و پرورش به آن نیاز دارد، مدیریت تغییر است، نه صرفاً تغییر مدیریت، گفت: چالش اصلی این وزارتخانه ساختار سازمانی است و برای اصلاح ساختار نیاز به تقویت مدیران آموزش و پرورش است. در واقع، بیتوجهی ما به مدیران مدارس اصلیترین عامل عدم موفقیت آموزش و پرورش است.