گفتاری درباره بودجه‌ریزی بهره‌ور

 

در این یادداشت دکتر حمیدرضا نایبی به بررسی آسیب های بودجه ریزی فعلی اشاره و درادامه رویکردی در سه مرحله پیشنهاد داده است.

1- بودجه پشتیبانی مؤثری برای دستیابی به اهداف و برنامه های توسعه به عمل نمی آورد، این موضوع می تواند به دلیل تهیه نشدن برنامه های عملیاتی همسو با برنامه های توسعه به تفکیک دستگاه های مجری، سیاستگذار کلان و سیاست گذار بخشی باشد.

2- بهای تمام شده خدمات دولت خیلی بالا است و مشخص نیست که در شرایط رقابتی و با این هزینه چه مقدار خدمات بیشتر می توان دریافت کرد.

3- ساز و کار مؤثری برای نظارت بر اینکه دستگاه ها در ازای پول دریافتی چه مقدر خدمات و با چه کیفیتی ارائه دادند وجود ندارد و گفته می شود بخشی کمی از بودجه به درستی مدیریت می شود.

4- برنامه و بودجه کارکرد ارائه بازخورد عملکرد به دستگاه ها پیدا نکرده و به دلیل فقدان به کار گیری رویکردهای تنبیهی و تشویقی نتوانسته محرک اصلاحات ساختاری و بهبود مدیریت در دولت گردد.

5- از یک مدل تخصیص بهینه منابع با استفاده از روش های برنامه ریزی ریاضی و رویکردهای علمی جدید استفاده نمی شود.

6- ناتوانی بودجه در جلوگیری از تحریک تورم و ایجاد برقراری عدالت اجتماعی.

7- فدا شدن بودجه عمرانی کشور به نفع بودجه جاری در حالیکه اگر بودجه جاری به مقدار لازم و بهینه پرداخت می گردید بخشی از منابع برای تخصیص به پروژه های عمرانی فراهم می گردید و 70 هزار پروژه استانی و 8 هزار پروژه ملی نیمه تمام روی دست کشور نمی ماند.

هم اکنون این نظام عمدتا یک توافق ابتدای سال است برای مخارج سالانه ، به هر کس بهتر کار کند لزوما پول بیشتر نمی دهد و به هرکس بد کار کند لزوما پول کمتر نمی دهد ، یک دستگاه بدون تشویق و تنبیه دستگاه اجرایی و لزوما آنرا که متوجه نمی کند به ضرورت ایجاد اصلاحات ساختاری.

بودجه ریزی که یکی از خرده نظامات مدیریتی است و باید هماهنگ و درخدمت نظامات برنامه ریزی، راهبری، تشکیلات و اصلاح روشها، انگیزش کارکنان و مدیریت دانش سازمانی باشد هم اکنون تبدیل به کل شده است.

به همین دلیل است که جدایی سازمان های برنامه و بودجه از اداری و استخدامی کشور یک اشتباه بزرگ است که هر دو را ناکارآمد و ناقص کرده.

در این قسمت یک رویکرد مشتمل بر سه مرحله برای همسویی و هم افزایی سازمانی دو نهاد برنامه ریزی و اداری و استخدامی کشور پیشنهاد می شود:

فاز اول: ارجاع چند موضوع همکاری جدی در سطح آزمایشی بین دو نهاد، مثلا بررسی چند برنامه دو فعالیتی که به تشخیص سازمان برنامه بسیار عملکرد ضعیفی دارد و تشکیل گروه آسیب شناسی.

فاز دوم: در صورت موفقیت فاز اول و دستیابی به رویه و رویکرد مشخص عارضه یابی اداری و بازنگری بودجه ای تعریف یک وظیفه جدید بین سازمانی به سرپرستی نهاد واسط مانند نهاد ریاست جمهوری (درصورت لزوم).

فاز سوم: درصورت موفقیت فاز دوم، درگیر کردن سازمان اداری از همان مرحله بودجه ریزی به طوریکه شرط تایید بودجه ، اخذ تأییدیه سازمان اداری به لحاظ تأیید ساختار و مدیریت دستگاه در دستیابی به برنامه پیشنهادی گردد.

*دکتر حمیدرضا نایبی

* مطالب مطرح شده لزوما دیدگاه انجمن بهره وری ایران نیست.

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش