کشاورزی دریامحور؛ راهکاری برای جبران بخشی از منابع آب ایران
این مقاله به قلم دکتر نیازعلی ابراهیمیپاک به بررسی پتانسیل کشاورزی دریامحور به عنوان راهکاری بنیادین برای مقابله با بحران کمآبی شدید ایران میپردازد
کشاورزی دریامحور؛ راهکاری برای جبران بخشی از منابع آب ایران
کشاورزی دریامحور میتواند جایگزینی پایداری برای آب باشد و فشار بر منابع آب شیرین را کاهش دهد، نیازهای پروتئینی و علوفهای کشور را تأمین کند و فرصتهای شغلی و اقتصادی ایجاد نماید و در نهایت وابستگی کشور به خارج را کاهش دهد.
در این مقاله، دکتر نیازعلی ابراهیمی پاک، رئیس بخش آبیاری موسسه تحقیقات خاک و آب، علاوهبر مباحث علمی و امکان اجرایی شدن کشاورزی دریامحور معتقد است که برآوردهای کارشناسان نشان میدهد امکان شیرین کردن 18 میلیارد مترمکعب آب معادل 26 درصد کل مصرف آبهای کشاورزی) وجود دارد.
امید است وزارتخانههای جهاد کشاورزی، نیرو و صمت و همچنین مرکز پژوهشهای مجلس با دقت دو چندان از این مطلب بهره گیرند.
گذر از بحران آب
کشاورزی دریا محور، نوعی کشاورزی نوین است که از منابع دریایی و آبهای شور به جای منابع محدود آب شیرین و زمینهای کشاورزی سنتی بهره میبرد. این شیوه شامل تولید غذا، علوفه، انرژی، کود و محصولات صنعتی است و در عین حال میتواند به حفاظت محیط زیست و توسعه اقتصادی کمک کند. ایران با بحران شدید کمآبی مواجه است و بیش از ۷۰ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی استفاده میشود.
بهرهوری آبی پایین، کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی، ادامه کشاورزی را غیرپایدار کرده است. کشاورزی دریا محور میتواند جایگزینی پایداری برای آب باشد و فشار بر منابع آب شیرین را کاهش دهد، نیازهای پروتئینی و علوفهای کشور را تأمین کند و فرصتهای شغلی و اقتصادی ایجاد نماید. ایران دارای حدود ۵۸۰۰ کیلومتر مرز دریایی در شمال و جنوب است، اما سهم آن از تولید آبزیان و محصولات دریایی جهانی بسیار ناچیز است. تولید فعلی آبزیان کشور کمتر از یک میلیون تن در سال است که از این میزان، حدود 500 هزار تن از طریق آبزی پروری و بقیه از طریق صید تأمین میشود.
در مقابل، تنها ظرفیت تولید آبزیپروری در سواحل جنوبی ایران، بهویژه خلیج فارس و دریای عمان، سالانه تا 4/5 میلیون تن برآورد شده است. سهم اقتصادی ایران در بازار جهانی اقتصاد دریایی که ارزشی بالغ بر هزار میلیارد دلار دارد، کمتر از ۱ درصد است و سهم کل اقتصاد دریا در تولید ناخالص داخلی کشور کمتر از ۵ درصد است.
علاوه بر این، ایران دارای بیش از 15 میلیون هکتار اراضی شور و بیابانی است که میتوان از آنها برای کشت گیاهان هالوفیت و تولید علوفه جایگزین استفاده کرد. ظرفیت تولید جلبکها و گیاهان مقاوم به شوری بسیار بالاست، اما تولید فعلی محدود و عمدتاً در مقیاس آزمایشی است. با توجه به این ظرفیتها، کشاورزی دریا محور میتواند علاوه بر تأمین نیازهای غذایی و پروتئینی، به کاهش فشار بر منابع آب شیرین، ایجاد اشتغال، توسعه اقتصادی مناطق ساحلی و حفظ محیط زیست کمک کند.
تامین علوفه از کشاورزی دریا محور:
تامین علوفه ازکشاورزی دریا محور شامل تولید جلبک دریایی بهعنوان منبع نوین و پایدار برای تأمین علوفه دام است. جلبکهای دریایی میتوانند در آبهای شور رشد کنند و نیازمند زمین حاصلخیز یا آب شیرین نیستند، بنابراین گزینهای بسیار مناسب برای کشورهایی مانند ایران هستند که با کمبود منابع آب مواجهاند. استفاده از جلبکها برای تأمین علوفه دام دارای مزایای متعددی است.
اول، صرفهجویی در مصرف آب؛ تولید جلبک نیاز چندانی به آب شیرین ندارد و میتوان آن را با آب دریا، لبشور یا حتی فاضلاب تصفیه شده پرورش داد، که در نتیجه فشار بر منابع آب زیرزمینی و رودخانهها کاهش مییابد.
دوم، ارزش غذایی بالا؛ برخی جلبکها مانند اسپیرولینا و کلرلا سرشار از پروتئین، ویتامینها به ویژه B12، مواد معدنی و اسیدهای چرب امگا ۳ هستند و محتوای پروتئینی آنها میتواند تا ۴۵–۵۰ درصد وزن خشک باشد که قابل مقایسه یا حتی بالاتر از یونجه و سایر علوفههای سنتی است.
سوم، افزایش تولید علوفه پایدار؛ با توجه به محدودیت آب و بحران کمآبی، تولید جلبک ردیایی میتواند بخشی از نیاز دام به علوفه را جایگزین کند، بهویژه در دریا است.
چهارم، تأثیرات زیستمحیطی مثبت؛ جلبکها علاوه بر تولید علوفه، قادر به جذب کربن دیاکسید هستند و با کاهش رشد جلبکهای مضر، کیفیت آب را بهبود میبخشند. استفاده از جلبک بهعنوان علوفه فشار بر مراتع طبیعی و زمینهای کشاورزی را کاهش داده و تنوع زیستی را حفظ میکند.
پنجم، پتانسیل اقتصادی؛ جلبکها نهتنها به تأمین علوفه کمک میکنند، بلکه قابلیت استفاده در تولید سوخت زیستی، مکملهای غذایی و محصولات صنعتی را دارند، که به ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و فرصتهای شغلی بیشتر منجر میشود. به این ترتیب، تولید جلبک دریایی یکی از راهکارهای مؤثر کشاورزی دریا محور برای تأمین علوفه پایدار و کاهش فشار بر منابع آب و زمینهای کشاورزی ایران محسوب میشود.
با توجه به بحران کمآبی در ایران و مصرف بالای منابع آب شیرین در بخش کشاورزی، کشاورزی دریا محور میتواند راهکاری مؤثر برای کاهش فشار بر منابع آب باشد. سالانه حدود ۱۵ میلیارد متر مکعب آب برای تولید علوفه شامل یونجه، ذرت، جو و شبدر و سایر محصولات علوفه ای مصرف میشود.
جایگزینی بخشی از این علوفه با محصولات کشاورزی دریا محور، مانند جلبکهای دریایی میتواند به صرفهجویی قابل توجهی در مصرف آب منجر شود. اگر هدف گذاری برای تأمین حدود 30 درصد از نیاز علوفه کشور از طریق کشاورزی دریا محور انجام شود، حدود حدود12 تا 15 میلیون تن ماده خشک علوفه از جلبکها و گیاهان مقاوم به شوری تولید می شود.
با توجه به راندمان متوسط تولید ماده خشک جلبکها که تقریباً 35 تا 4۵ تن در هکتار است، برای رسیدن به این میزان تولید، به حدود ۴۰۰ هزار هکتار زمین ساحلی خواهد بود. این اقدام نه تنها امکان تولید بخش قابل توجهی از علوفه کشور را فراهم میکند، بلکه میتواند مصرف نزدیک به 5 میلیارد متر مکعب آب شیرین را نیز کاهش دهد. به این ترتیب، کشاورزی دریا محور میتواند به عنوان یک راهکار پایدار و مؤثر، هم در تأمین نیازهای پروتئینی کشور و هم در حفظ منابع آبی نقش اساسی ایفا کند.
برنامه ۲۰ ساله تولید جلبک برای جایگزینی 30 درصد علوفه دام
اهداف کلی:
تأمین 30 درصد نیاز سالانه علوفه دام کشور با جلبک دریایی تا پایان سال 1425.
کاهش مصرف آب شیرین و فشار بر مراتع و زمینهای کشاورزی.
ایجاد فرصتهای شغلی و توسعه فناوریهای نوین.
برنامه 5 ساله اول: مطالعات و آمادهسازی
شناسایی گونههای مناسب جلبک در مناطق ساحلی ایران.
ساخت مزارع آزمایشی کوچک و آموزش نیروی متخصص.
تولید آزمایشی جلبک معادل ۵ درصد هدف نهایی علوفه.
بررسی کیفیت پروتئین و سازگاری با تغذیه دام.
برنامه پنج ساله دوم: توسعه آزمایشی و بهینهسازی
افزایش تولید تا حدود 10 درصد نیاز نهایی.
بهینهسازی مصرف آب، مواد مغذی و روشهای برداشت.
آزمایش و تثبیت جایگزینی جلبک با بخشی از علوفه سنتی.
ایجاد زیرساختهای فرآوری و ذخیرهسازی.
برنامه پنج ساله سوم: توسعه ملی و تولید تجاری
راهاندازی مزارع متوسط و بزرگ در سواحل جنوبی و شمالی ایران.
تولید سالانه جلبک معادل 20 درصد نیاز علوفه.
جایگزینی تدریجی علوفه سنتی با جلبک برای دامها.
توسعه زنجیره ارزش: فرآوری، بستهبندی و توزیع.
برنامه پنج ساله چهارم: تثبیت و بهرهبرداری پایدار در تولید
تولید جلبک به میزان معادل 30 درصد نیاز علوفه دام.
بهبود فناوری برداشت و فرآوری برای افزایش ارزش غذایی.
کاهش مصرف آب و زمین با جایگزینی علوفه سنتی.
ایجاد اشتغال پایدار و توسعه اقتصادی در مناطق ساحلی.
توسعه محصولات جانبی جلبک: سوخت زیستی، مکملهای غذایی، محصولات صنعتی.
مزایا:
کاهش مصرف آب سالانه برای تولید علوفه حدود 5 میلیارد مترمکعب.
کاهش فشار بر مراتع طبیعی و زمینهای کشاورزی.
افزایش امنیت غذایی و تأمین پروتئین پایدار برای دام و انسان.
فرصتهای شغلی مستقیم و غیرمستقیم در مناطق ساحلی و صنایع وابسته.
توسعه اقتصاد پایدار مبتنی بر منابع دریایی.
ب-تولید غذا و تأمین پروتئین:
در ایران، کشاورزی دریامحور با محوریت آبزیپروری بهعنوان یک راهکار نوین و پایدار برای کاهش فشار بر منابع آب و تأمین غذای جمعیت رو به رشد مطرح است. این روش شامل پرورش و برداشت موجودات آبزی مانند ماهیها، میگوها، صدفها و جلبکها در محیطهای آب شور است و همزمان میتواند به توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال و حفظ محیط زیست کمک کند. با وجود حدود ۵۸۰۰ کیلومتر مرز دریایی در شمال و جنوب کشور، سهم ایران از تولید جهانی شیلات بسیار ناچیز است و تنها کمتراز 5/0 درصد از تولید کل جهان را شامل میشود.
سهم ایران در آبزیپروری حتی کمتر از 0/4 درصد برآورد میشود، در حالی که ظرفیت بالقوه کشور، بهویژه در سواحل جنوبی، بسیار بیشتر است. تولید کل محصولات آبزی ایران کمتر از یک میلیون تن بوده که از این میزان حدود 500 هزار تن مربوط به آبزیپروری و مابقی از صید سنتی تأمین شده است، در حالی که پتانسیل تولید کشور از طریق پرورش در دریاها سالانه حدود 4/5 میلیون تن تخمین زده میشود. تولید غذا و تأمین پروتئین از طریق کشاورزی دریا محور یکی از اهداف اصلی و حیاتی به شمار میرود.
با توجه به محدودیت منابع آب شیرین و نیاز روزافزون به پروتئین ، این روش میتواند سهم قابل توجهی در تأمین غذای کشور داشته باشد و فشار بر منابع آبی را کاهش دهد. یکی از بخشهای کلیدی این رویکرد، پرورش آبزیان است. ماهی، میگو، صدف و سایر آبزیان در استخرها و قفسهای دریایی پرورش داده میشوند. این روش نسبت به دامپروری بازده بالاتری دارد و مصرف آب و زمین را به شدت کاهش میدهد.
تبدیل غذا به پروتئین در موجودات آبزی بسیار سریعتر و کارآمدتر از دام انجام میشود. علاوه بر این، صید پایدار نیز نقش مهمی در کشاورزی دریا محور دارد. صید ماهی و سایر آبزیان به روشهای کنترلشده و پایدار، به حفظ جمعیت گونههای دریایی کمک میکند و از صید بیش از حد جلوگیری مینماید. این رویکرد نه تنها اکوسیستمهای دریایی را حفاظت میکند، بلکه منابع پروتئینی مستمر و قابل اتکایی برای کشور فراهم میآورد و به امنیت غذایی کمک میکند.
میزان مصرف گوشت در ایران به تفکیک به این صورت است که گوشت قرمز شامل گاو، گوسفند و بره، تقریباً ۹00 هزار تن تولید داخلی دارد و حدود 250 هزار تن نیز واردات میشود، که مجموعاً نزدیک به 1/15 میلیون تن در سال مصرف میشود و گوشت مرغ با مصرف کل آن به حدود 2 میلیون تن در سال میرسد. سایر گوشتها شامل ماکیان، بوقلمون و اردک، مجموعاً کمتر از 2۰۰ هزار تن در سال مصرف دارند. بنابراین، مجموع مصرف کل گوشت در ایران به طور متوسط حدود2/3 میلیون تن است.
تولید یک کیلوگرم گوشت قرمز، شامل گوشت گاو، گوسفند یا بره، به طور متوسط بین ۷,۰۰۰ تا ۱۲,۰۰۰ لیتر آب مصرف میکند که شامل آب مستقیم برای دام و آب غیرمستقیم برای تولید علوفه و غلات تغذیهای است. با توجه به تولید داخلی ۹00 هزار تن گوشت قرمز، میزان آب مصرفی برای تأمین آن حدود 9/3 میلیارد مترمکعب است. توسعه کشاورزی دریامحور، به ویژه پرورش آبزیان میتواند بخش قابل توجهی از این نیاز پروتئینی را جایگزین کند.
در گزینه های واقعبینانه، جایگزینی ۳۰ درصدی گوشت قرمز با پروتئین دریایی میتواند حدود ۳۷۰ هزار تن پروتئین را تأمین کرده و مصرف آب را حدود 4 میلیارد مترمکعب کاهش دهد. در بخش گوشت سفید، مصرف عمدتاً شامل گوشت مرغ و سایر ماکیان است. متوسط مصرف سالانه گوشت مرغ حدود 2 میلیون تن در سال است. تولید هر کیلوگرم گوشت مرغ به طور متوسط حدود ۴۳۰۰ لیتر آب مصرف میکند.
بنابراین، تولید این میزان گوشت مرغ داخلی نیازمند حدود 8/6 میلیارد مترمکعب آب است. کشاورزی دریا محور با توسعه آبزیپروری دریایی به عنوان خوراک میتواند حدود ۳۰ درصد پروتئین مرغ را جایگزین کند که معادل حدود ۶0۰ هزار تن پروتئین و کاهش مصرف آب به میزان تقریبی 2/6 میلیارد مترمکعب خواهد بود.
در نتیجه، کشاورزی دریا محور با تأمین 30 درصد از پروتئین از طریق آبزیان علاوه بر تولید پروتئین سالم ، نزیدک 6/6 میلیارد متر مکعب آب صرفه جوی می شود و فشار بر منابع آب شیرین و زمینهای کشاورزی را کاهش داده و یک جایگزین پایدار، کمآب و اقتصادی برای تأمین گوشت قرمز و سفید در کشور فراهم میکند. این روش نه تنها به پایداری غذایی کمک میکند، بلکه به حفظ محیط زیست و توسعه اقتصاد دریایی ایران نیز یاری میرساند.
برنامه ۲۰ ساله آبزیپروری در ایران با محوریت کشاورزی دریا محور تا سال 1425
کشاورزی دریا محور با تمرکز بر آبزیپروری، یک راهکار نوین و پایدار برای کاهش فشار بر منابع آب و تأمین پروتئین حیوانی در ایران است. این روش شامل پرورش موجودات آبزی مانند ماهیها، میگوها و صدفها در محیطهای آب شور میشود و همزمان میتواند به توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال و حفظ محیط زیست کمک کند.
با توجه به ظرفیت بالقوه ایران در سواحل جنوبی و شمالی و کمبود منابع آب شیرین، توسعه آبزیپروری نقش حیاتی در امنیت غذایی و پایداری محیط زیست دارد.
پنج ساله اول: مطالعات و آمادهسازی
شناسایی گونههای آبزی مناسب و انجام مطالعات اکولوژیکی و اقتصادی.
ایجاد مزارع آزمایشی و قفسهای دریایی برای آزمایش گونهها و روشهای پرورش.
تولید آزمایشی حدود 5 درصد از هدف جایگزینی پروتئین.
آموزش نیروی انسانی و ایجاد زیرساختهای اولیه پرورش.
پنج ساله دوم: توسعه آزمایشی و بهینهسازی
گسترش تولید به 10 درصد از هدف جایگزینی پروتئین.
بهینهسازی سیستمهای تغذیه، کیفیت آب و مدیریت بیماریها در مزارع آبزیان.
توسعه زیرساختهای فرآوری برای افزایش ارزش افزوده.
عرضه محدود محصولات به بازار داخلی و آزمایشهای اقتصادی.
پنج ساله سوم: توسعه ملی و تولید تجاری
راهاندازی مزارع متوسط و بزرگ در سواحل با ظرفیت تولید تجاری.
تولید معادل 20 درصد از نیاز پروتئین حیوانی کشور از طریق آبزیان.
ایجاد زنجیره کامل تولید و فرآوری برای مصرف داخلی و صادرات محدود.
کاهش مصرف آب شیرین کشور با جایگزینی بخشی از گوشت قرمز و سفید با پروتئین دریایی.
پنج ساله چهارم: تثبیت و بهرهبرداری پایدار تولید
تولید معادل 30 درصد نیاز پروتئین حیوانی کشور از طریق آبزیان.
کاهش قابل توجه مصرف آب شیرین کشور تا چند میلیارد مترمکعب سالانه.
بهرهبرداری کامل از فناوریهای پرورش، برداشت و فرآوری، افزایش کیفیت و ارزش اقتصادی محصولات.
تثبیت اشتغال، ارتقای اقتصاد دریایی و حفظ اکوسیستمهای ساحلی و دریایی.
مزایای آبزیپروری با تمرکز بر کاهش مصرف آب
صرفهجویی در مصرف آب: تولید پروتئین از آبزیان نیازمند آب بسیار کمتری نسبت به دامهای زمینی است. با جایگزینی ۳۰ درصد پروتئین حیوانی با آبزیان، مصرف آب سالانه حدود6/6 میلیارد مترمکعب کاهش مییابد.
جایگزینی بخشی از گوشت قرمز و سفید: کاهش وابستگی به دام و طیور موجب کاهش آب مصرفی برای تولید علوفه و خوراک آنها میشود.
استفاده از آب شور به جای آب شیرین: پرورش آبزیان با آب دریا و لبشور، فشار بر منابع آب زیرزمینی و رودخانهها را کاهش میدهد.
کاهش نیاز به تولید علوفههای آببر: جایگزینی پروتئین دام با آبزیان مصرف آب برای کشت یونجه، ذرت و سایر علوفهها را به شدت کاهش میدهد.
افزایش پایداری منابع آبی کشور: کاهش مصرف آب در کشاورزی و دامپروری، مدیریت بهینه بحران کمآبی را امکانپذیر میکند.
کاهش فشار بر محیط زیست: کاهش برداشت آب شیرین و مصرف زمینهای کشاورزی، موجب حفظ اکوسیستمها، تنوع زیستی و بهبود کیفیت خاک و آب میشود.
ج- کشت گیاهان هالوفیت Halophytes
گیاهان هالوفیت گیاهانی هستند که میتوانند در آبهای شور و خاکهای شور رشد کنند. کشت این گیاهان میتواند به بهرهوری از زمینهای غیرقابل کشت و تولید علوفه و سایر محصولات کمک کند. یکی از بخشهای مهم کشاورزی دریا محور، کشت گیاهان هالوفیت یا گیاهان مقاوم به شوری است.
این گیاهان قادرند در آبهای شور و خاکهای غیرقابل کشت رشد کنند و نیاز به آب شیرین ندارند، بنابراین گزینهای بسیار مناسب برای ایران با بحران منابع آب محسوب میشوند.
از جمله گیاهان هالوفیت معروف در ایران میتوان به سالیکورنیا در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، آتریپلکس در مناطق خشک و نیمهخشک، تاماریکس و حرا اشاره کرد. این گیاهان علاوه بر تأمین علوفه، میتوانند به تثبیت خاکهای بیابانی و حفظ اکوسیستمهای ساحلی کمک کنند.
مصرف آب برای تولید علوفه دامی در ایران سالانه حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب است که شامل یونجه، ذرت و سایر محصولات است. هالوفیتها با توانایی رشد در آب شور و زمینهای غیرقابل کشت، میتوانند جایگزین بخشی از این علوفه شوند. به عنوان مثال، جایگزینی 20 درصد از خوراک دام با هالوفیتها میتواند حدود 3 میلیارد مترمکعب در سال صرفهجویی در مصرف آب ایجاد کند. علاوه بر کاهش مصرف آب، مزایای دیگر هالوفیتها شامل افزایش تولید علوفه پایدار، کاهش فشار بر مراتع طبیعی، تولید سوخت زیستی، تثبیت خاکهای بیابانی و حفظ اکوسیستمهای ساحلی است.
مکانهای مناسب برای کشت این گیاهان در ایران شامل سواحل خلیج فارس و دریای عمان استانهای هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان و سواحل دریای خزر استانهای گیلان و مازندران میباشد.
به این ترتیب، توسعه کشاورزی دریامحور با محوریت هالوفیتها میتواند راهکاری مؤثر برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی، تأمین علوفه پایدار و بهبود مدیریت منابع آب در ایران باشد و همزمان به پایداری غذایی، حفاظت محیط زیست و توسعه اقتصادی مناطق ساحلی کمک کند.
برنامه ۲۰ ساله توسعه کشت هالوفیتها در ایران تا 1425: کاهش مصرف آب شیرین در کشاورزی، تأمین علوفه پایدار و بهرهبرداری از زمینهای شور و ساحلی با جایگزینی بخشی از علوفه سنتی دام با گیاهان هالوفیت
پنج سال اول: ایجاد پایلوت و مزارع :
شناسایی و انتخاب گونههای مناسب هالوفیت سالیکورنیا، آتریپلکس، تاماریکس، حرا
احداث مزارع پایلوت در سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان و شمالی دریای خزر
بررسی روشهای کشت، آبیاری با آب شور و مدیریت خاک
اندازهگیری میزان تولید علوفه و عملکرد پروتئینی گیاهان
ایجاد ظرفیت تولید حدود ۵ درصد از نیاز علوفه کشور
تهیه دادههای علمی، مدلهای کشت بهینه و آموزش کارشناسان
پنج ساله دوم : گسترش مرحلهای
توسعه مزارع هالوفیت به وسعت بیشتر در سواحل منتخب
توسعه زیرساختهای آبیاری با آب شور و استفاده از پسابهای تصفیهشده
آزمایش تلفیق کشت هالوفیت با سایر محصولات ساحلی و کشاورزی کمآب
ایجاد زنجیرههای تأمین اولیه علوفه و خوراک دام
ایجاد ظرفیت تولید 10 درصد از نیاز علوفه کشور
خروجی: توسعه تجاری اولیه و استانداردسازی روشها
پنج ساله سوم : توسعه ملی
توسعه وسیع مزارع هالوفیت در سواحل جنوبی و شمالی
استفاده از فناوریهای نوین حسگرها، آبیاری هوشمند، بهینهسازی تغذیه
گسترش کاربرد هالوفیت در تأمین علوفه دام، سوخت زیستی و محصولات صنعتی
آموزش و جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی
ایجاد ظرفیت تولید 15 درصد از نیاز علوفه کشور
پنج ساله چهارم : پایداری تولید و بهینهسازی
تکمیل شبکه مزارع هالوفیت در تمام مناطق مناسب ساحلی
بهینهسازی عملکرد و بهرهوری آب و زمین
تثبیت تولید صنعتی علوفه، سوخت زیستی و محصولات جانبی
ادغام کشاورزی دریا محور با برنامههای حفاظت محیط زیست و توسعه اقتصاد ساحلی
ایجاد ظرفیت تولید 20 درصد از نیاز علوفه کشور
کاهش مصرف آب شیرین، افزایش امنیت غذایی و ایجاد فرصتهای اقتصادی پایدار.
کشت هالوفیتها در چارچوب کشاورزی دریامحور، بهعنوان یک راهکار نوین و پایدار، مزایای قابل توجهی در کاهش مصرف آب و بهبود بهرهوری منابع طبیعی ایران دارد.
این گیاهان قادرند در آبهای شور و زمینهای غیرقابل کشت رشد کنند و به منابع آب شیرین وابسته نیستند، بنابراین جایگزینی بخشی از علوفه سنتی با هالوفیتها میتواند صرفهجویی سالانه حدود 3 میلیارد مترمکعب آب شیرین ایجاد کند، معادل چندین برابر نیاز شرب سالانه جمعیت کشور و استفاده از هالوفیتها موجب تأمین علوفه پایدار و کمآب برای دامها شده و ظرفیت تولید علوفه در زمینهای شور و بیابانی کشور را افزایش میدهد.
این موضوع علاوه بر کاهش فشار بر مراتع طبیعی، به حفظ تنوع زیستی و اکوسیستمهای طبیعی کمک میکند و وابستگی به واردات علوفه و منابع آب شیرین را کاهش میدهد، که نتیجه آن تقویت امنیت غذایی کشور است.
همچنین، توسعه کشت هالوفیتها فرصتهای اقتصادی و اشتغال جدیدی در مناطق ساحلی و کمآب ایجاد میکند و صنایع جانبی مانند فرآوری علوفه، تولید سوخت زیستی و محصولات صنعتی را فعال میسازد. اجرای یک برنامه ۲۰ ساله کشت هالوفیتها با فازبندی منطقی امکان توسعه پایدار تولید علوفه و پروتئین حیوانی را فراهم کرده و فشار بر منابع آب و زمینهای کشاورزی محدود ایران را کاهش میدهد.
در نتیجه، کشت هالوفیتها همراه با کشت جلبک ها و آبزیپروری، به عنوان محورهای کشاورزی دریامحور، ابزاری کلیدی برای مقابله با بحران آب، افزایش تولید غذایی پایدار و ارتقای توسعه اقتصادی و زیستمحیطی در کشور محسوب میشود.
د- توسعه گلخانه و کیاهان گلخانه ای در ساحل دریا:
توسعه گلخانهها و کشت گیاهان گلخانهای در مناطق ساحلی با استفاده از آب دریا با منابع آب لبشور، یکی دیگر از اجزای مهم کشاورزی دریا محور است که میتواند نقش قابل توجهی در کاهش مصرف آب و افزایش تولید غذایی ایفا کند. این روش شامل احداث گلخانههای مدرن در کنار دریا و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته آبیاری، تصفیه و شیرینسازی آب، کنترل دما و رطوبت محیطی است : مزایای این رویکرد عبارتاند از:
صرفهجویی در مصرف آب شیرین: با استفاده از آب دریا با آب لبشور، فشار بر منابع محدود آب شیرین کاهش یافته و بخش قابل توجهی از نیاز آبی کشاورزی جایگزین میشود.
افزایش بهرهوری زمین: گلخانهها امکان تولید محصولات کشاورزی با تراکم بالا و در شرایط کنترلشده را فراهم میکنند، بنابراین میتوان در فضای کمتر، محصول بیشتری تولید کرد.
تولید پایدار و مستمر: گلخانهها با کنترل عوامل محیطی، امکان تولید مداوم محصولات غذایی را در تمام فصول فراهم میکنند و وابستگی به تغییرات اقلیمی و بارندگی را کاهش میدهند.
کاهش مصرف انرژی: در سواحل به دلیل دسترسی به نور خورشید و دماهای مناسب، نیاز به انرژی برای گرمایش یا سرمایش گلخانهها کاهش مییابد، که هزینهها و مصرف منابع انرژی را کم میکند.
توسعه اقتصادی و اشتغال: ایجاد گلخانههای ساحلی علاوه بر تولید غذایی، فرصتهای شغلی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده و میتواند صنایع وابسته مانند بستهبندی، فرآوری و صادرات محصولات را فعال کند.
بر اساس برنامه هفتم توسعه، هدفگذاری شده تا تولید محصولات گلخانهای کشور به ۱۰ میلیون تن برسد. از آنجا که منابع آب محدود است، میتوان از زمینهای نزدیک به دریا در نوار ساحلی استفاده کرد و با شیرینسازی آب، بخشی از این تولید را به سمت کشاورزی دریامحور منتقل نمود. برآوردها نشان میدهد:حدود ۳۰ درصد از مساحت کل گلخانههای برنامهریزیشده، یعنی تقریباً ۳ میلیون تن تولید گلخانهای، قابلیت انتقال به نوار ساحلی و استفاده از فناوریهای آب دریا و لبشور را دارد.
این انتقال میتواند صرفهجویی قابل توجهی در مصرف آب شیرین ایجاد کند و فشار بر منابع آب زیرزمینی و رودخانهها را کاهش دهد.
علاوه بر کاهش مصرف آب، تولید گلخانهای ساحلی میتواند از نور و دمای مناسب مناطق ساحلی برای کاهش مصرف جمع بندی نهایی:
با جمعبندی تمام محورهای کشاورزی دریا محور نتیجه نهایی صرفهجویی آب بعد از ۲۰ سال به صورت تقریبی به شرح زیر است:
1-میزان صرفه جویی از محل آبزیپروری: تا 6/6 میلیارد مترمکعب
2-میزان صرفه جویی از محل از کشت هالوفیتها (گیاهان مقاوم به شوری): حدود 3میلیارد مترمکعب
3-میزان صرفه جویی از تولید جلبک برای علوفه: حدود 5 میلیارد مترمکعب
4-میزان صرفه جویی از محل احداث گلخانههای ساحلی:حدود 0/5میلیارد مترمکعب
5-میزان صرفه جویی از محل کاربرد کودهای دریایی : حدود ۳ میلیارد مترمکعب
جمع بندی کل صرفهجویی آب:
برآوردهای کارشناسی نشان میدهد کشاورزی دریامحور میتواند سالانه حدود ۱۸ میلیارد مترمکعب آب شیرین تأمین کند و رقمی که معادل ۲۶ درصد از کل مصرف آب کشاورزی کشور است. از نظر کارشناسی اجرای برنامه ۲۰ ساله توسعه کشاورزی دریامحور نه تنها امکان جایگزینی بخش مهمی از آب مصرفی کشاورزی در تولید علوفه و بخشی از پروتئین حیوانی را فراهم میکند، بلکه نقش تعیینکنندهای در کاهش فشار بر منابع محدود آب شیرین ایران خواهد داشت.
این رویکرد میتواند با استفاده از زمینهای ساحلی و بهرهگیری از فناوری آبشیرینکنها، الگوی تازهای از تولید پایدار را در مناطق نزدیک به دریا رقم بزند.
دکتر نیازعلی ابراهیمی پاک
رئیس بخش آبیاری موسسه تحقیقات خاک وآب
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مزرعه سبز